از وقتی مادر شده ام قوی تر شده ام. می توانم در زمان خیلی خیلی کمتری از قبل سوپ و غذای پلویی و دسر آماده کنم و همزمان کوه ظرف ها را محو کنم و قالی های پر از خرده نان و دانه انار و کاغذهای ریز شده را جارو بکشم و کلاس آنلاین گوش بدهم و جلسه های آنلاینم را برگزار کنم و کد بنویسم و کد بخوانم و برای هزارمین بار هزارمین خوراکی ای که برای دخترک درست کرده ام را دهنش کنم و او تف کند و من عصبانی نشوم و با هم دنیل تایگر به انتخاب او ببینیم و بعد بلوکلوز به انتخاب من. سنگ را ستاره ها ماهی می کنند...
برچسب : نویسنده : golparia بازدید : 54
او دختری بود که وقتی یاد گرفت چطور چسب و قیچی به دست بگیرد، سلولهای قلبم را قیچی کرد و توی هر کدامش یک ستارۀ پولکی کاشت. حالا من قلبی دارم تشکیل شده از ستارههای کوچکی که وقتی توی نور میگیریشان رنگ به رنگ میشوند، درست هم رنگ چشمهای دخترم؛ آفتاب ماهی. سنگ را ستاره ها ماهی می کنند...
برچسب : نویسنده : golparia بازدید : 46
من ساعت 12 نیمه شب راحت ترین لباسم را پوشیده ام، موهایم را رها کرده کرده ام، چای دم می کنم، با دندان های مسواک زده شکلات می خورم، بی هیچ هدفی در دنیای تصویری می چرخم و به آهنگ صدای خر و پف دو قلب کوچکم گوش می دهم. به چیزهای کوچکی فکر می کنم که بلوری نیستند ولی باتری کوچکم را شارژ می کند. سنگ را ستاره ها ماهی می کنند...
برچسب : نویسنده : golparia بازدید : 41